اهدای عضو، یکی از والاترین جلوههای نوعدوستی است که میتواند جان هزاران بیمار نیازمند را نجات دهد. با این حال، در ایران هر ساله هزاران عضو حیاتی بهدلیل عدم رضایت خانوادهها یا کمبود فرهنگسازی، بدون استفاده زیر خاک دفن میشوند. این در حالی است که تعداد بیماران منتظر پیوند عضو در حال افزایش است و هر روز جانهای بسیاری بهدلیل نبود ارگان مناسب از دست میروند. نجات جان انسانها، امروز بیش از هر زمان دیگری، به آگاهی عمومی و مسئولیتپذیری اجتماعی وابسته است.
فاجعه خاموش: دفن سالانه هزاران ارگان قابل پیوند
در هر سال، حدود ۲ هزار نفر در ایران دچار مرگ مغزی میشوند که از نظر پزشکی، امکان اهدای عضو را دارند. با این حال، تنها بخشی از این افراد به مرحلهی اهدای عضو میرسند. در نتیجه، نزدیک به ۶ هزار عضو قابل پیوند، که میتوانستند زندگی بیماران را نجات دهند، از بین میروند.
- هر فرد مرگ مغزی میتواند بین ۳ تا ۸ عضو حیاتی اهدا کند.
- دفن این اعضا، نه تنها از نظر انسانی تلخ، بلکه از منظر پزشکی و اجتماعی یک خسارت جبرانناپذیر است.
- بسیاری از این بیماران تنها به یک کلیه، کبد یا قلب نیاز دارند تا زندگیشان ادامه یابد.
انتظارِ مرگ: بیش از ۲۷ هزار بیمار چشم به راه نجات
در حال حاضر، بیش از ۲۷ هزار ایرانی در لیست انتظار پیوند عضو قرار دارند. این بیماران اغلب درگیر شرایط سخت جسمی و روحی هستند و هر روز امیدشان به نجات کمتر میشود.
- بهطور متوسط روزانه ۱۰ تا ۱۲ نفر از بیماران نیازمند پیوند، بهدلیل نرسیدن عضو مناسب جان خود را از دست میدهند.
- این بدان معناست که در هر ۲ تا ۳ ساعت، یک خانواده داغدارِ فقدان عزیزی میشود که میتوانست با یک تصمیم انسانی زنده بماند.
- سالانه بیش از ۳ هزار مرگ قابل پیشگیری در اثر کمبود اعضای پیوندی ثبت میشود.
توانمندی پزشکان ایرانی؛ زیرساخت آماده، اما اهدای ناکافی
یکی از دلایل مهمی که ضرورت اهدای عضو را دوچندان میکند، توانایی بالای جامعهی پزشکی ایران در انجام انواع عملهای پیوند است. مراکز درمانی کشور از نظر دانش و تجهیزات توان انجام پیوند اعضای مختلف را دارند، اما نبود عضو مناسب مانع از استفادهی کامل از این ظرفیت میشود.
- تاکنون نزدیک به ۸۵ هزار عمل موفق پیوند عضو در ایران انجام شده است.
- فقط در سال ۱۴۰۳، حدود ۳ هزار عمل پیوند عضو انجام شد.
- آمارها شامل بیش از ۶۷ هزار پیوند کلیه، ۱۴ هزار پیوند کبد، ۲۵۰۰ پیوند قلب، ۵۰۰ پیوند لوزالمعده، بیش از ۲۰۰ پیوند ریه و حدود ۲۰۰ مورد پیوند روده است.
- این آمارها نشاندهندهی تخصص بالای پزشکان ایرانی و آمادگی زیرساختهای درمانی برای خدمترسانی گستردهتر است.
چالش فرهنگی؛ مانعی برای نجات جان ها
مهمترین مانع در مسیر توسعهی اهدای عضو، ناآگاهی یا عدم پذیرش مرگ مغزی از سوی خانوادههای بیماران است. بسیاری هنوز مرگ مغزی را با کما یا بیهوشی عمیق اشتباه میگیرند، در حالی که از نظر علمی، مرگ مغزی بهمعنای پایان قطعی زندگی است.
- متقاعد کردن خانوادهها در ساعات اولیهی اعلام مرگ مغزی بسیار دشوار است و نیاز به همراهی تیمهای روانشناسی و فرهنگسازی دارد.
- بسیاری از افراد در دوران سلامت، تصمیمی برای اهدای عضو نگرفتهاند و همین امر باعث تردید خانواده در لحظات بحرانی میشود.
- نقش رسانهها، نظام آموزشی، نهادهای فرهنگی و رهبران فکری در اصلاح این دیدگاه حیاتی است.
فرصت نجات؛ ثبت رضایت در زمان حیات
ثبت کارت اهدای عضو یا اعلام تصمیم فرد در زمان حیات به خانواده، یکی از بهترین راهکارها برای جلوگیری از دفن اعضای قابل پیوند است. با این اقدام، خانواده در زمان مرگ، تکلیف تصمیم فرد را میداند و راحتتر میتواند آن را اجرا کند.
- سامانه ملی اهدای عضو در ایران بهسادگی امکان ثبت رضایتنامه را فراهم کرده است.
- افراد میتوانند با مراجعه به پایگاه اینترنتی www.ehda.center کارت اهدای عضو دریافت کنند.
- این یک تصمیم آگاهانه و انسانی است که میتواند زندگی چندین نفر را نجات دهد.
نتیجه گیری؛ فرهنگ سازی، کلید نجات هزاران جان
بحران اهدای عضو در ایران تنها با فرهنگسازی گسترده، آموزش عمومی و ترویج ارزشهای نوعدوستانه قابل حل است. در حالی که علم و تجهیزات برای پیوند اعضا در کشور مهیا است، تصمیم نهایی در دستان مردم قرار دارد. هر انسان میتواند با ثبت رضایت برای اهدای اعضای خود، پس از مرگ مغزی، جان چندین بیمار نیازمند را نجات دهد و میراثی انسانی از خود بر جای بگذارد.
آیندهی بیماران نیازمند، به آگاهی امروز ما وابسته است.
نظرات کاربران